دست های مهربانت
خستگی روزنه ام را می گیرند
و آواز دلنشین آمدنت
هر غروب
آرامش از دست رفته ام را باز می گرداند.
اگر تو نبودی
جیرجیرک ها می مردند
و کوله بار کوچ روزانه مسافران
هیچ گاه آرام و قرار نمی یافت
*
اگر تو نبودی
صدای درای شتران کاروان
همیشه در کویر جاری بود
و من هیچ گاه
در دریای بی کران خواب و سکوت
ماهی نمی شدم
در وصف شب