گاه نوشت های من

من گاهی می نویسم، برای یاداوری انچه که برایم مهم است، به خودم!!!!

۱۰ مطلب در دی ۱۳۸۸ ثبت شده است

فعلا بای!!!

سلام

(بی همگان بسر شود بی تو بسر نمی شود

داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی شود)

شاید نباید شروع می کردم. شاید اون تصمیم کبری که گرفتم اشتباه بود. شاید ...

چند بار اومدم کافی نت اما نتونستم چیزی بنویسم، علتش هم معلوم نیست، یه جورایی حس نوشتن ندارم، بساط شعر و شاعری هم که تعطیله و از ویروس و این جور چیزا هم که بی خبرم و مطلبی برای نوشتن ندارم

(نزار که سفره دلت پیش غریبه وا بشه)

شاید قبلا که می اومدم توی وبلاگ مطلب می نوشتم، هرچند سفره دلمو باز نمی کردم اما به هر صورت تا حدودی باعث می شد یه جورایی حرفمو یه جایی بزنم و راحت باشم اما الان، یه سنگ صبور دارم که همدم تموم تنهایی ها و غصه هامه و دیگه اینجا حرفی برای گفتن ندارم.

نمی خوام دوباره تعطیلش کنم اما اگه اومدین و مطلب جدید ندیدین، بزارین به حساب اینکه (دیگه حسش نیست!!!!)

فعلا بای!!!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد

دلتنگ نباش!!!

دلتنگ نباش

روزگار

انقدر به ما سخت خواهد گرفت

که قلبی به وسعت دریا

و. به سختی سنگ

زیر هجوم وحشیانه تازیانه درد

نرم خواهد شد

و تنگ!!!

سلام

امروز که اومدم کافی نت خیلی دلم گرفته بود و یاد این شعر افتادم که خیلی وقت یش برای دلتنگی کس دیگه ای گفته بودم

و الان نیاز دارم کسی این شعرو برام زمزمه کنه

دلتنگ نباش ...

دلتنگ نباش...

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد

پروانه باشیم!!

سلام

میدونین پروانه ها چرا اینقدر زیبا هستن؟

شاید به خاطر اینکه به امید این زیبایی. تاریکی و سختی پیله رو تحمل می کنن.

بیایین ما هم اگه فکر می کنیم که توی یه شرایط بد قرار داریم اون پیله رو برای یه زندگی زیباتر تحمل کنیم و همیشه توی زندگی هدفمون این باشه که برای یه زندگی زیبا تلاش کنیم حتی در پیله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد

دستاى خدا

گاهى وقتا از نردبون بالا مىریم که دستاى خدا رو بگیریم،غافل از اینکه خدا اون پایین نردبونو گرفته که ما نیفتیم.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد

اخر خط!

سلام ... خدا زمین را مدور افرید تا به انسان بگوید همان لحظه اى که تصور مىکنى به اخر خط رسیده اى درست در نقطه ى اغاز هستى! این متنو امروز تو یه نشریه خوندم،قشنگه نه؟ فعلا;-)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد

هدیه

سلام! من اومدم! مى خوام یه کوچولو بنویسم! بدون مقدمه: خیلى دنبالش گشتم،ولى پیداش نکردم... از خیلى ها در موردش پرسیدم ولىهرکس یه چیزى مى گفت،یکى مى گفت فقط تو قصه هاست،یکى مى گفت اصلا وجود نداره... تا اینکه تصمیم گرفتم از کسى که خیلى برام عزیز و همیشه تو مشکلام ازش کمک مىخوام،بخوام که راهنماییم کنه. اون شب،شب تولدش بود. رسم وقتى تولد کسى،بهش هدیه می دن ولى اون شب اون بهم هدیه داد!اگه گفتین چى؟! اون تاریخو هیچوقت فراموش نمى کنم چون بهترین هدیه دنیا رو از بهترین موجود دنیا گرفتم:جادوى عشق! 88/8/8

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد

دو مرد از پشت میله ای به بیرون می نگرند، یکی زمین را میبیند و دیگری ستارگان را

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد

همسفر

دوباره سلام

پیشنهاد میکنم اول این مطلبو بخونین و بعد مطالب زیر:

عزیز هم قسم مگر

               که مرگ من تو را دگر

                             ز قلب من جدا کند

فدای چشم مست تو

             اگر به راه عشق تو

                             خدا مرا فدا کند

ای نفس های تو عاشق ای تو خوب موندنی

زنده ام با نفس تو تا همیشه با منی.

مثل شبنم رو پر گل، منو با خودت نگه دار

سینه تُُ گهواره ای کن، برای این تن تبدار

زیر سقف عاشقی مون، عطر موهاتو رها کن

یاس عاشقیتو بگشا، منو از خودم جدا کن.

ای نفس های تو عاشق ای تو خوب موندنی

زنده ام با نفس تو تا همیشه با منی.

***

فک کنم متوجه تموم ماجرا شده باشین.

زندگی مثل یه جاده میمونه، راهی که باید رفت و البته ما فقط مجبوریم این راهو ادامه بدیم تا به انتها برسیم اما انتخاب مقصد و مسیر با خودمونه

راه زندگی ما می تونه یکی از راه های زیر باشه:

یا

اینکه ما الان توی کدوم یک از این مسیر ها قرار داریم و یا میخواهیم چه مسیری رو ادامه بدیم با خودمونه و تنها اجبار ما، ادامه دادن و به انتها رسیدنه، انتهایی که خودمون انتخاب می کنیم.

توی این راه بهترین توشه، داشتن یه همسفر خوبه.کسی که با یه هدف مشترک، برای ساختن مسیری طلایی با ما هم قسم بشه و من، همسفرمو پیدا کردم.

شما چی؟

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد

شروعی دوباره

سلام

ما امروز تصمیم گرفتیم!

یه تصمیم کبری!

قرار شد دوباره بنویسیم اما با یه تفاوت:

حالا دیگه من تنها نیستم و کسی که باعث شد دوباره شروع کنم به وبلاگ نویسی هم قراره بیاد و توی این وبلاگ مطلب بنویسه.

برامون دعا کنین

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد

دوباره سلام

سلام

اول اینو بگم که نوشتن این مطلب به معنای شروع دوباره وبلاگ نویسی نیست، هرچند خودم خیلی دوست دارم دوباره شروع کنم اما حقیقتش به این نتیجه رسیدم که دیگه فایده ای نداره!!!!

اما این مطلبو فقط به خاطر این نوشتم که قراره یه نفر که خاطرش برام خیلی عزیزه بیاد به وبلاگم سر بزنه.

امیدوارم موفق باشین، موفق باشه

سلامت باشین، سلامت باشه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد