ماشینه کاملا مچاله شده بود

با هزار بدبختی اونا رو کشیدیم بیرون و کنار حاده خوابوندیم کنار هم چه صحنه ای شده بود به هر کی می گفتم نگهدار تا اینا رو ببریم بیمارستان می ترسیدو جیم می شد

اخرش یه مینی بوس و به زور نگه داشتیم و با تهدید مجروحا رو خوابوندیم کف ماشین ورفتیم بیمارستان امدادی مشهد و تا مجروحا رو پیاده کردیم راننده مینی بوسه گازشو گرفت و در رفت ماموره هم که فکر می کرد مینی بوس به این جنازه ها زده رفت دنبالش اما بهش گفتم کار من بوده

یه بچه ۷ ساله مرده بود. بعد از ۲ روز یه مرد و زن هم مردن اون زمون دیه ۲۴۰ هزار تومن بود با خانواده زنه موافقت کردیم ۱۰۰ هزار تومن گرفتن و رضایت دادن اما خانواده مرده گفتن هر چی قانون بگه

سه سال مهلت پرداخت دیه گذشت و من هم سربازی رفتم و برگشتم تا اینکه یه روز که رفتم دادسرا چون مهلت تموم شده بود بازداشت شدم بعد از ۳ ماه حبس تونستم رضایتشونو بگیرم و با دادن ۷۰۰ هزار تومن که مخارج و دیه به نرخ روز بود رضایت گرفتم و پشت دستمو داغ کردم که دوباره به هیشکی توی جاده کمک نکنم