سلام امروز خبری در سایت دیدم مبنی بر اینکه :

مدیر عامل خانه مطبوعات گیلان در سخنان جالبی گفت: دارندگان کارت خانه مطبوعات گیلان می‌توانند با ارائه کارت شناسایی مرغ با قیمت مصوب هر کیلو 4 هزار و 700 تومان دریافت کنند.

تمام اعضای خانه مطبوعات که کارت خبرنگاری این خانه را دارند می‌توانند از امروز با مراجعه به فروشگاه بزرگ دلفین مقابل هتل کادوس رشت با ارائه کارت خود مرغ به میزان متوسط 5 کیلو با نرخ مصوب دریافت کنند!!!

سایتی که این خبر رو منتشر کرده در ادامه اورده است:

این روزها مسئولان بیش از پیش به اهمیت و ارزش غذایی مرغ پی می برند!! و آنجایی که به کالای گرانبهایی تبدیل شده سعی می کنند افراد تحت حوزه فعالیتشان را از مزایای آن بهره مند کنند.

البته اگر هنوز مرغی باشد!!

بنابر این چندان هم دور از ذهن نیست به جای پرداخت کاغذ یارانه ای و یا وسایل اینچنینی به مطبوعاتی ها مرغ بدهند. بالاخره آنها هم نیاز است برای ادامه زندگی تغذیه کنند.

احتمال می رود تا چند سال آینده واحد پرداخت حقوق کارکنان برخی ادارات دولتی به مرغ! تغییر کند و مثلا بشود ماهی 15 مرغ!!

***

راستش من چند روز قبل وقتی دیدم یخچالمون حسابی خالی شده، رفتم بازار و مقداری مرغ شش هزار تومانی خریدم، بعدا که به عیال مربوطه ماجرا رو گفتم، گفت این که تو خریدی تا وسط ماه رمضون نمیشه!!! برو دو سه تای دیگه هم بگیر و من فرداش به همون مغازه رفتم و در حالی که نرخ تورم  حدودا بیست و دو و نیم درصده  ، سه تا مرغ کیلویی هفت هزار و پانصد تومن خریدم.

نتیجه اخلاقی و پیشنهادات غیر اخلاقی:

1) اقا هر چی که دیدین ارزونه بخرین چون گرون می شه. حتی اگه گرون بود هم بخرین چون گرون تر میشه. کاری هم نداشته باشین که بعضی از مسئولان محترم گفتن که فروش مرغ به قیمت بالاتر از  3450 تومن  ، بالا تر از  5200 تومن ، بالا تر از   6000 تومن   تخلفه!!!!

از این حرفا زیاد می زنن اما کو مرد عمل؟؟؟؟

2) صاحبنظری در رشته اقتصاد گفت که این که در مورد قیمت مرغ این اختلافات وجود داره، یعنی سه قیمت فوق تا الان اعلام شده، به حکایت همون قاعده فقهی الجمع مهما امکن اولی من الطرد(1)، منظور مسئولین محترم اینه که فروش مرغ به قیمت بالا تر از 3450+5200+6000 تومان تخلفه. خب مشکل حل شد. چون هنوز به این مبلغ نرسیدیم.

3) پیشنهاد می دم که مردم اصلا مرغ نخرن، چه کاریه اخه، گوشت قرمز که بازارش کنترل شد، ارزونه ارزون!!! خب برین گوشت قرمز بخرین. مرغ هم شد غذا؟؟؟؟

4) بیا بریم دشت………………… شکار اهو…………….

جدی می گم، بیا بیرم من پایه ام، ادرس هم دارم، اگه گیر بچه های حفاظت منابع طبیعی افتادیم چه بهتر!!! یه مدت میریم زندان، خرجمونو دولت میده!!!!

5) قرار نیست که همش من پیشنهاد بدم و مشکلات جامعه جهانی رو حل کنم، یه تکونی به خودت بده، تو هم یه حرفی بزن لال از دنیا نری. قرار نیست  توی این جهان به این دراندشتی، فقط من و برادر محمود اهل پیشنهاد و راه حل و این جور چیزاییم، شما هم می تونی. امتحان کن شاید تو هم یه طرح دادی و جایزه گرفتی ها.  مثل اون بنده خدا که گفت اب دریای خزر ور بیاریم کویر.(2)

پی نوشت ها:

1) به زبون شیرین فارسی یعنی این که وقتی دو چیز با هم جور نمیشه، تا جایی که می شه به هر دو تا عمل کن!!!

2) راستش من خیلی وقتا پیش این طرحو دادم اما خب اون زمون دولت علم محور و عمل گرایی مثل الان سر کار نبود که طرحمونو بخره و اجرایی کنه.