سلام

برام خیلی جالب بود

خودم ازش خواستم بره و الان براش نگرونم

***

از جدا شدن نوشتی رو تن زخمی هر برگ

گریه کردم و نوشتم نازنینم یا تو یا مرگ

به تو گفتم باورم کن میون این همه دیوار

تو با خنده ای نوشتی «هم قفس خدانگهدار»

بنویس فرصت موندن یه نفس بود

سهم من از همه دنیا یه قفس بود

بنویس که خیلی وقته واسه تو گریه نکردم

سر رو شونه هات نذاشتم، مثل دستات سرد سردم

***

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست

هر کجا هست خدایا به سلامت دارش

***

در پناه حق، موفق باشید