سلام

بازم

سلام

بلاخره من هم متاهل شدم(سیزدهم تیرماه یکهزارو سیصدو هشتاد و نه). خوب تبریک بگین دیگه, این شتریه که روی همه می خوابه و  امیدوارم در خونه همه تون بخوابه.(در ضمن دوستانی که نتونستن کادو عقد بفرستن هماهنگ کنن تا شماره حساب بدم خشکه حساب می کنیم و باهاشون راه میایم)

راستش الان که دارم می نویسم تنهام, توی بندر, شهری که دختراش خوش چش و ابرون!! البته امیدوارم عیال مربوطه این مطلبو نخونه وگرنه به جرم چشم چرانی تا اطلاع ثانوی ممنوع الزندگی میشم.

الان بعد از ظهر جمعه اول مرداد 1389 و هفته قبل توی همین ساعات تنها توی مسیر ایالت زنجان به تهران بودم.

حرف خاصی برای گفتن ندارم فقط امیدوارم موفق و موید باشین