گاه نوشت های من

من گاهی می نویسم، برای یاداوری انچه که برایم مهم است، به خودم!!!!

میگون . شعری از فریدون مشیری

«میگون»

از صدای پر مرغان سحر

لاله از خواب گران دیده گشود

اولین پرتو سیمایی صبح

بوسه بر گنبد مینا زده بود

دید: در مزرعه، گنجشکی چند

می فرستند به خورشید درود

                  موج می زد به همه جا بوی بهار

ان طرف: سنبل خواب الود

شانه بر زلف پریشان می زد

نسترن خفته و دزدانه نسیم

بوسه بر پیکر جانان می زد

لاله گون چهره ان خفته به ناز

اتشی بود که دامان می زد

                    نرگس از دور تماشا می کرد

دختر صبح به دامان افق

زلف بر چهره فرو ریخته بود

جلوه خاطره انگیز سحر

سایه روشن به هم امیخته بود

بوی جان پرور و افسونگر یاس

موجی از شوق برانگیخته بود

               تاب می برد و توان می بخشید!

بر لب رود پر از جوش و خروش

پونه ها دست در اغوش نسیم

پرتو صبح در ایینه اب

روی هم ریخته موج زر و سیم

جلوه ای بود ز ایات خدا

هر طرف نقش بدیعی ترسیم

                     ابدیت همه جا جلوه گر است

ژاله ها برده سبق از الماس

لاله ها برده گرو از یاقوت

دو کبوتر به سفیدی چون عاج

رفته تا عرش به سیر ملکوت

جز همان زمزمه مبهم رود

همه جا غرق در امواج سکوت

                   صبح میگون و تماشای بهشت

من بر این صبح روانبخش بهار

نظر افکنده ام از سینه کوه

خاطرات خوش ایام شباب

خفته در زیر غبار اندوه

دل درمانده ز حسرت به فغان

جان ازرده ز محنت به ستوه

      اشک از دیده فرو می ریزد

گریه عاشق معشوقه پرست

همره ناله مرغ چمن است

در و دیوار به من می نگرند

باد را زمزمه با یاسمن است

رود می گرید و گل می خندد

هر کناری سخن از عشق من است

                   همه گویند که: معشوق تو کو؟

اشک می ریزم و از درد فراغ

در دلم اتش حسرت تیز است

بی تو میگون چه صفایی دارد

به خدا سخت ملال انگیز است

با همه تازگی و لطف بهار

ماتم انگیز تر از پاییز است

       تو بهار من و میگون منی!

«فریدون مشیری»

سلام

چند روزی هست که از مسافرت برگشتیم و مهمون داریم

امروز هوا بهاری شده بود و نهار رو بیرون خوردیم

الان هم ساعت حدود یازده شبه که می خواهیم بخوابیم

میگم ها، بندر هم بد شهری نیست فقط اگه همیشه اذر باشه!!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد

اعجاز خلقت

مولای ما نمونه‌ی دیگر نداشته است 

 اعجاز خلقت است و برابر نداشته است

وقت طواف دور حرم، فکر می کنم

 این خانه بی‌دلیل ترک بر نداشته است

دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی 

 آیینه‌ای برای پیامبر نداشته است

سوگند می خورم که نبی شهر علم بود 

 شهری که جز علی در دیگر نداشته است

طوری ز چارچوب، در قلعه کنده است

 انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است

یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود

 یا جبرئیل واژه‌ی بهتر نداشته است

چون روز، روشن است که در جهل گم شده است

 هر کس که ختم ناد علی بر نداشته است

این شعر استعاره ندارد برای او

 تقصیر من که نیست برابر نداشته است

شاعر: سید حمیدرضا برقعی

برگرفته از سایت تبیان

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد

عدالت

 

گفت روزی به من خدای بزرگ

نشدی از جهان من خشنود!

این همه لطف و نعمتی که مراست

چهره‌ات را به خنده‌ای نگشود!

این هوا، این شکوفه، این خورشید

عشق، این گوهر جهان وجود

این بشر، این ستاره، این آهو

این شب و ماه و آسمان کبود!

این همه دیدی و نیاوردی

همچو شیطان، سری به سجده فرود

در همه عمر جز ملامت من

گوش من از تو صحبتی نشنود!

وین زمان هم در آستانه مرگ

بی‌شکایت نمی‌کنی بدرود!

گفتم: آری درست فرمودی

که درست است هرچه حق فرمود

خوش سرایی‌ست این جهان، لیکن

جان آزادگان در آن فرسود

جای این‌ها که بر شمردی، کاش

در جهان ذره‌ای عدالت بود.

**

شعر از فریدون مشیری

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد

این روز ها

این روزها نوازنده خوبی شده ام، دلم شور میزند،چشمم تار . . .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد

هو الحی الذی لایموت

اکنون دیگر مجالی برای نوشتن نیست

...

برای شادی روح مرحوم مغفور اسماعیل گلینی (پدر همسرم) تمنای قرائت فاتحه و ذکر صلواتی بر محمد و ال محمد دارم

با تشکر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد

زنده ایم اری. هنوز

سلام

فقط می خواستم بدونین که زنده ام

البته این خودش یه معجزه است

معجزه قرن!!!!!

باور کنید.

دیروز همین وقتا که داشتم از خرکاری (ببخشید، اضافه کاری) از اداره به منزل تشریف!!!! می اوردم توی راه متوجه یه موتور دو ترکه شدم که هی هوینجوری!! داشت پشت سرم می اومد، اولش فکر کردم که رفتم تو توهم خود بزرگ بینی و این جور حرفا. اخه کی میاد ما رو تعقیب کنه؟؟؟؟ اما بعد دیدم نه!! یارو حسابی سمجه یکی دو بار سرعتمو کم کردم ازم رد شد اما جلوتر ایستاد تا برسم

منم بجای اینکه برم خونه رفتم جلو کلانتری... و با ماشین رفتم تو و بعد ده دقیقه اومدم بیرون دیدم خبری نیست.

جناب سرهنگ می گفت میخوای با ماشین اسکورتت کنیم؟ گفتم نه بابا میخوای زنم بفهمه اوضاع خرابه بره خونه باباش!!!

اروم اروم ترسون ترسون رسیدم در خونشون(خونمون)

عیال مربوطه خواب بود منم همونجا خوابیدم بعد یهو با صدای همسر مکرمه بیدار شدم که می گفت:

پاشو چقد می خوابی؟ مگه قرار نبود امروز بری اداره؟ باز اخر ماه میگی کاش میرفتم دو زار بابت اضافه کار حقوقمو بیشتر میدادن پول برقمون میشد؟

تا می خواستم بگم من الان از اداره برگشتم تو خواب بودی، دیدم که ای دل غافل، اون تازه از سر کلاس برگشته و من خواب بودم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد

خدانگهدار

سلام

امروز من بعد از ده روز استراحت مطلق دارم برمیگردم به بندر(شهری که دختراش خوش چش و ابرون!!!) و الان که دارم این متن رو در معیت عیال محترم مینویسم گوشمو پیچوند

خوب دیگه بیشتر از این وقت نداریم باید بریم ایستگاه راه اهن نیشابور و من هم از اونجا می رم مشهد و با توپولوف جونم می رم بندر همون شهری که دختراش...

cartpostal-vv44.tk

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد

متن تقدیر پایان نامه

سلام

دیروز یه متن تقدیر که توی یکی از صفحات اول پایان نامه ها می نویسن دیدم که برام خیلی جالب بود

مربوط به پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حقوق خصوصی یک از دانشگاه های تهران.

این هم تقدیر نامه(البته من اسامی رو تغییر دادم):

 با تشکر و قدردانی فراوان از :

پدر و مادر عزیزم

همسر مهربانم

برادر عزیزم محمد جواد و همسر صبورش زهرا خانم که شیرینی رفتن به ماه عسل را با اتمام پایان نامه ی من چشید.

برادر عزیزترم سعید که نبودش به معنای نابودی زندگیم است و همسر گرانقدرش که با نگاهش به این پایان نامه برکت بخشید.

خواهر غزیزم زهرا که حضور گرم و پربارش به همراه 2 نوگل خندانش تسریع در اتمام نگارش پایان نامه را مدیون ایشان هستم.

عمو جان حسین که لبخند ملیحش گرمابخش محفل ما بود و اگر نمیخندید دنیا برایم تیره و تار بود

فرزندم محمد رسول.

باور کنید این متن واقعیه حتی با همون غلط های املایی که داشته من اینجا اوردم.


***

سلام مجدد

امروز 28/4/1391 متوجه شدم که خیلی از دوستانی که از گوگل به وبلاگ من اومدن، عبارت متن تقدیر پایان نامه رو سرچ کردن و وارد این مطلب شدن!!!!

البته این مطلب یه جورایی طنزه اما بخاطر اینکه به دوستان بازدید کننده هم کمکی شده باشه، یه مطلب جدید توی این ادرس گذاشتم که توش چند تا متن تقدیر پایان نامه گذاشتم:

http://chisara.blogfa.com/post/287

و البته یه روش خوب برای بدست اوردن این متن ها، استفاده از سایت ایران داک هست که می تونید پایان نامه ها رو سرچ کنید و 15 صفحه اولش رو بطور رایگان دانلود و از متن تقدیر اون پایان نامه استفاده کنید. من همین کار رو کردم!!!

موفق باشید.

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد

قاصدک

قاصدک، هان چه خبر اوردی؟؟؟؟؟

سلام

امیدوارم حالتون خوب باشه و کیفتون کوک

امروز می خوام یه وبلاگ بهتون معرفی کنم، وبلاگ ضیافت اسمانی، که مربوط به دانشجویان طرح ضیافت اندیشه هست و افراد مختلفی هر روز اونجا مطلب می نویسن.

سر بزنین خوشحال میشن، شاید هم بخت باهاتون یار بود و بختتون باز شد!!!!!

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد

دنیای این روزای من

دنیای این روزای من،هم قد تن پوشم شده. انقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده ...هرشب تو رویای خودم اغوشت و تن میکنم اینده این خونه رو باشمع روشن میکنم. سلام. اوضاع واحوال این روزام نیاز به توصیف نداره. التماس دعا

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد

برای تو ای مهربان...

سلام این شعرو تقدیم میکنم به فرشته مهربونم وقتی تو نیستی: وقتی تو نیستی،گم میشه افتاب@خاکستر میشه حریر مهتاب/ از رفتنت من، پر میشم از شب@شب دلهره،شب اضطراب/ وقتی تو نیستی،دنیا شب میشه@شب از دل من،شب تا همیشه/ بی توهرنفس،تکرارترسه@ لحظه لحظه نیست،نبض تشویشه/ بی تو نه صدامونده نه اواز@ نه اشک غزل،نه ناله ساز/ بالی اگه هست ازجنس کوهه@از جنس خاک و حسرت پرواز
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد

عاشقان عیدتان مبارک باد

مهدیا نیست مرا طاقت تاخیر بیا

فرصتی نیست بر این شب زده پیر بیا

افتابی به لب بام و جهان ظلمانی

همه جا گشته سیه نور فراگیر بیا

...

مهر و سجاده و تسبیح و مناجات و دعا

پرده شد بر گنه و الت تزویر بیا

...

سلام

عیدتون مبارک.

شعر بالارو خیلی وقت پیش گفتم اما یه قسمتاشو یادم رفته البته شاید هم قبلا توی همین وبلاگ گداشته باشم اما یادم رفته!!!!

التماس دعا

خداحافظ

الان یادم اومد

قبلا نوشتم البته اونجا هم کامل ننوشتم

شاید یه روز به همین زودی ها وقتی که انتظارمون تموم شده بود٫ دوباره به همین وبلاگ بیامو متن کاملشو بنویسم

برامون دعا کنین که مشمول لطف اقامون بشیم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد

ما هم اره!!!! متاهل شدیم

سلام

بازم

سلام

بلاخره من هم متاهل شدم(سیزدهم تیرماه یکهزارو سیصدو هشتاد و نه). خوب تبریک بگین دیگه, این شتریه که روی همه می خوابه و  امیدوارم در خونه همه تون بخوابه.(در ضمن دوستانی که نتونستن کادو عقد بفرستن هماهنگ کنن تا شماره حساب بدم خشکه حساب می کنیم و باهاشون راه میایم)

راستش الان که دارم می نویسم تنهام, توی بندر, شهری که دختراش خوش چش و ابرون!! البته امیدوارم عیال مربوطه این مطلبو نخونه وگرنه به جرم چشم چرانی تا اطلاع ثانوی ممنوع الزندگی میشم.

الان بعد از ظهر جمعه اول مرداد 1389 و هفته قبل توی همین ساعات تنها توی مسیر ایالت زنجان به تهران بودم.

حرف خاصی برای گفتن ندارم فقط امیدوارم موفق و موید باشین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد

گل گلدون من

سلام

چند وقته نمی تونم بنویسم، اخه همه حرفا رو نمیشه گفت و نوشت!!!

فقط بعضی وقتا میام اینجا و یه شعر می نویسم، همین

مثل این:

گل گلدون من شکسته در باد

تو بیا تا دلم نکرده فریاد

گل شب بو دیگه شب بو نمی ده

کی گل شب بو رو از شاخه چیده

گوشه آسمون، پر رنگین کمون، من مثل تاریکی تو(توی) شام مهتاب

اگه باد از سر، زلف تو نگذره، من میرم گم میشم تو(توی) جنگل خواب

گل گلدون من، ماه ایوون من، از تو تنها شدم چو ماهی از اب

گل هر ارزو، رفته از رنگ و بو، من شدم رودخونه، دلم یه مرداب

اسمون ابی می شه، اما گل خورشید، رو شاخه های بید، دلش می گیره

دره مهتابی می شه، اما گل مهتاب، از برکه های آب، بالا نمی ره.

تو که دست تکون می دی، به ستاره جون می دی، میشکفه گل از گل باغ.

وقتی چشمات هم میاد، دو ستاره کم میاد، می سوزه شقایق از داغ.

گل گلدون من، ماه ایوون من، از تو تنها شدم چو ماهی از آب

گل هر ارزو، رفته از رنگ و بو، من شدم رودخونه دلم یه مرداب.

امیدوارم همیشه شاد و سلامت وعاشق باشین

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد

حال ساده

از تو که حرف می زنم

تمام فعل هایم ماضی ساده اند

حتی ماضی بعید

ماضی خیلی خیلی بعید

کمی نزدیک تر بنشین

دلم برای یک حال ساده تنگ شده است!!!

(معصومه ناصری)

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد