سلام

در کمتر از دو ساعت من این همه مطلب نوشتم 83 مطلب در دو ساعت!!!!! (کار سختی نیست، فقط کافیه بیکار باشی، نرم افزار ویندوز لایو رایتر داشته باشی، همین)

البته ننوشتم بلکه  بدون رعایت قانون کپی رایت!!!!!!!، کپی پیست کردم.

وبلاگ های این چنینی زیاد دیدم، کار همه شده کپی کردن مطالب از وبلاگ ها و سایت های دیگه.

در واقع ما تولید کننده نیستیم، توزیع کننده هستیم اما برای چه کسی، برای هیچ کس!!!

قول می دم که امار بازدید این وبلاگ تا یک سال دیگر به 1000 نرسه، چون تمام انچه ما در این وبلاگ ها کپی پیست می کنیم، قبلا در یک سایت یا وبلاگ معتبر تر بوده و وقتی کسی در گوگل سرچ می کنه، مطمئنا اون سایت یا وبلاگ، در رتبه های اول قرار می گیره و کسی دیگه به وبلاگ ما سر نمی زنه.

مگر اینکه بریم توی وبلاگای مختلف، توی قسمت نظرات، التماس کنیم که بیان وبلاگمون رو ببینن و اینجوری دلمون خوش باشه که دو تا بازدید کننده داریم!!! (که من به این کار می گم گدایی بازدید کننده)

***

فرهنگ وبلاگ نویسی توی ایران  بیشتر همینه، یعنی تکرار، باز نشر، عدم رعایت کپی رایت، یعنی اینکه اکثر وبلاگ دار ها، وبلاگ نویس نیستند، دستگاه کپی اند.

وبلاگ در واقع باید محلی باشه برای ایجاد و خلق محتوا.

وبلاگ نویس های موفق، وبلاگ نویس هستند یعنی توی وبلاگشون، نوشته های خودشون، نظرات و عقاید خودشون نوشته میشه، و مطمئنا این جور وبلاگ ها هم چون مطالبش مشابه نداره، امار بازدیدش بیشتر و مخاطب بیشتری داره.

البته وبلاگ هایی که نرم افزار، عکس، شعر، اس ام اس یا هر چیز دیگه رو  منتشر می کنن هم خوبن اما به شرط اینکه بازنشر نباشه.

اقایی که مثل من توی یه ساعت، بیست تا نرم افزار برای دانلود میزاری، اگه واقعا هنر داری، برو توی یه سال، یه نرم افزار خودت بنویس، یا حداقل کرک کن و بزار توی وبلاگت تا تو مرجع دیگران باشی نه دیگران مرجع تو. یا زحمت بکش و فقط نحوه کار کردن با یه نرم افزار رو یاد بگیر و اموزش بده.

***

این حرفا که زدم هیچ جا خریدار نداره، می دونم

پس دیگه وقت هیچ کس رو نمی گیرم

برید به کارتون برسید.

بای

ضمنا این هم عناوین 83 مطلب که من در کمتر از دو ساعت توی  وبلاگ تمام انچه شما دوست دارید نوشتم. جالبه، ببینید.  جالب تر اینکه بعضی ها اومدن نظر هم دادن!!!!      از همون ادمایی که من بهشون میگم گدا)

***

ادامه مطلب:!!!!!

1) یارو اومده برای مطلبی که موضوعش گدایی بازدید کننده است، این نظرو داده:

شبیه برگ پاییزی پس از تو قسمت بادم٬
خداحافظ ولی هرگز نخواهی رفت تو از یادم
ولی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد
خداحافظ تو ای همپای شبهای غزل خوانی
خداحافظ به پایان آمد این دیدار پنهانی
خداحافظ بدون تو گمان کردی که میمانم؟؟
خداحافظ بدون من یقین دارم که میمانی...
خوشحال میشم به منم یه سری بزنید،
مرسی


2) این مطلب هم در مورد آسیب‌ شناسی وبلاگ ‌نویسی در ایران جالبه. با تشکر از نویسنده محترمش